محصولات بر پايه شيشه، انقلابي در دكوراسيون داخلي

محصولات بر پايه شيشه، انقلابي در دكوراسيون داخلي

با پيشرفت تكنولوژي محصولات جديدي در تمام زمينه‌هاي زندگي طراحي و ساخته مي‌شوند. از جمله مهم‌ترين و كاربردي‌ترين اين محصولات، لوازمي هستند كه در ساخت و ساز و دكوراسيون داخلي بكار گرفته مي‌شود. خانه ها، مكاني امن و پر از آرامش براي گذراندن بيشتر زمان روزانه شما هستند. بعلاوه شركت، اداره يا ساير مكان هاي كاري، مي‌تواند دومين يا براي برخي از افراد اولين مكان براي زندگي باشد كه در آن براي رسيدن به اهداف و برنامه‌ريزي هاي آينده تصميم گيري مي‌كنند. با اين وجود شكل ظاهري و تركيبات به كار برده شده در طراحي و ساخت اين مكان ها مي‌تواند تاثيرات بسيار زيادي در روحيه افراد داشته باشد.

شيشه رنگي، يك انقلاب بزرگ در دكوراسيون داخلي ساختمان‌ها است كه در زمينه‌هاي متفاوتي استفاده مي شود. شيشه‌هاي رنگي در انواع متفاوت با نام‌هاي متنوعي طراحي و ساخته مي‌شوند كه دنياي دكور را دگرگون كرده‌اند. امروزه استفاده از شيشه رنگي در صنعت دكوراسيون داخلي بسيار رواج پيدا كرده است. از جمله مهم‌ترين و كاربردي‌ترين شيشه‌هاي رنگي مي توان به شيشه لاكوبل اشاره كرد. با ما همراه باشيد تا  با كاربرد شيشه‌هاي رنگي و اهميت آنها در دكوراسيون داخلي به طور كامل آشنا شويد.

شيشه رنگي و استفاده از آن در دكوراسيون داخلي

شيشه رنگي در كشور ما از زمان‌هاي خيلي دور در دكوراسيون داخلي و خارجي استفاده مي شد. حال مي‌توان نقش‌هاي بسيار زيادي از آن را در ساختمان‌هاي مختلف اداري و تجاري و همچنين منازل مشاهده كرد. اكثر خانه هاي شخصي مدرن از شيشه رنگي براي طرح دهي و زيباسازي دكوراسيون داخليشان استفاده مي‌كنند. با اينكه همه شما با شيشه رنگي آشنايي داريد، براي تعريف اين نوع شيشه بايد بگوييم كه شيشه رنگي همان شيشه معمولي ولي با رنگ‌هاي گرم و سرد متفاوت است كه به دليل داشتن رفلكس نور بالا و بازتاب تصاوير مي‌تواند نقش بسيار موثري در زيباتر جلوه دادن اجسام و لوازم مختلف داشته باشد. در زمان‌هاي قديم از شيشه رنگي براي معماري و دكور خارجي ساختمان‌ها كه اغلب پنجره يا درب هاي خانه ها بودند استفاده مي‌كردند. شيشه رنگي سنتي معمولا در ابعاد بسيار كوچكي براي استفاده در دكوراسيون خارجي بكار برده مي شد.

ytpm_r3.jpg

شيشه رنگي

در حال حاضر از شيشه هاي رنگي با ابعاد بزرگ‌تر و در نوع براق‌تر استفاده مي‌شود. اين نوع استفاده فقط براي نماي داخلي نبوده و مي‌توان در سرتاسر خانه ها و ساختمان هاي تجاري كاربرد آنها را مشاهده كرد. شيشه رنگي با توجه به نحوه ساخت و ويژگي‌هاي آن به چند دسته تقسيم مي‌شود كه از جمله آنها مي‌توان به شيشه لاكوبل، شيشه مات، متاليك، شيشه لمينيت رنگي، شيشه فوتولمينيت و... اشاره كرد كه چند نوع اول كاربرد بيشتري نسبت به بقيه دارند.

شيشه لاكوبل و استفاده از آن در دكوراسيون داخلي

شيشه لاكوبل يكي از انواع محبوب شيشه رنگي است كه به آن شيشه رنگي براق نيز گفته مي‌شود. اين نوع شيشه كنتراست بيشتري نسبت به شيشه هاي ديگر رنگي دارد و همچنين داراي شارپنس بالاتري است. شيشه لاكوبل در ضخامت هاي متفاوتي طراحي و توليد مي‌شود. ميزان مقاومت آنها با افزايش ضخامت بيشتر مي‌شود. بعلاوه اين شيشه‌ها به خاطر داشتن تنوع رنگي بسيار زياد محبوبيت بيشتري در ميان مصرف كنندگان دارند. از اين نوع شيشه رنگي مي توان در قسمت‌هاي مختلف دكوراسيون از جمله دكوراسيون داخلي و خارجي استفاده كرد. همين امر ميزان محبوبيت آن را بيشتر كرده است. ذكر اين نكته لازم است كه شيشه‌هاي لاكوبل در زمينه‌هاي بسيار زيادي قابليت استفاده دارند. از جمله اين زمينه ها مي‌توان به ديوار هاي پاركينگ، آشپزخانه، درب هاي كابينت، شيشه ميز نهار خوري، پارتيشن اداري و.... اشاره كرد.

 

 

شيشه لاكوبل

پارتيشن شيشه‌اي و موارد استفاده

پارتيشن شيشه‌اي يك ايده جديد و مدرن براي استفاده در ساير ساختمان هاي شخصي و تجاري است كه زيبايي خاصي را به نماي داخلي ساختمان ها مي بخشد. با توجه به نوع استفاده و طراحي اين نوع پارتيشن ها، مي‌توان خلاقيت بسيار زيادي را در ساخت آنها اعمال كرد كه همين امر ميزان محبوبيت آنها را چندين برابر كرده است. ساخت پارتيشن شيشه‌اي در تمام قسمت‌هاي داخلي امكان‌پذير است. اين مي‌تواند يكي از ويژگي‌هاي مثبت و موثر براي اين پارتيشن ها باشد. پارتيشن شيشه‌اي به طور كلي به جدا كردن قسمتي از منزل با استفاده از ديوار هاي شيشه‌اي است كه تاثير بسيار زيادي در زيبايي منازل دارد. اين نوع پارتيشن ها براي كاربرد هاي فراواني قابليت استفاده دارد. براي مثال با استفاده از آنها مي توان يك گلخانه زيبا و قابل مشاهده در قسمت مركزي خانه ايجاد كرد.

از جمله محبوب‌ترين و بروز‌ترين استفاده ها از شيشه در طراحي و ساخت خانه ها مي‌توان به پارتيشن شيشه‌اي اشاره كرد. اين نوع پارتيشن را مي‌توان با استفاده از انواع شيشه طراحي كرده و ساخت. همچنين استفاده از اين پارتيشن ها در طراحي ساختمان هاي اداري مي‌تواند زيبايي و نماي خاصي در اين نوع ساختمان‌ها بوجود آورد. از جمله كاربرد‌هاي پارتيشن شيشه‌اي در اداره ها مي توان به ساخت اتاق كنفرانس اشاره كرد.

 

پارتيشن شيشه‌اي

رمان رستاخيز

رمان رستاخيز، اثر رمان‌نويس نامي روس، لئو تولستوي است كه در سال ???? به چاپ رسيد. رستاخيز را آخرين اثر داستاني بلند تولستوي مي‌دانند. تولستوي در اين رمان به شرح داستان نجيب‌زاده‌اي مي‌پردازد كه سعي دارد رنج و مشقتي را كه سال‌ها قبل بر دخترك رعيتي وارد آورده كه سبب شده تا كار دخترك درنهايت به زندان سيبري بكشد جبران كند. نگاه تولستوي به رستگاري و رسيدن به آن از طريق عشق و بخشش، و محكوم دانستن خشونت در اين رمان بر ديگر موضوعات قالب است.  رستاخيز داستاني روان‌شناختي است كه با زبان خودماني از احساس گناه، خشم و بخشش سخن مي‌گويد و درعين‌حال به بيان اوضاع اجتماعي مردم روسيه در اواخر قرن نوزدهم ميلادي نيز مي‌پردازد؛ رمان رستاخيز آيينه‌ي خشم تولستوي نسبت به نا عدالتي‌هاي دنيايي كه در آن مي‌زيست نيز هست.

«هر انسان و موجود زنده‌ي ديگري اين حق را دارد كه مزه‌ي شادي را در جواني بچشد.»

اين اثر تولستوي نصف رمان جنگ و صلح و دوسوم رمان آناكارنينا حجم دارد؛ از هر نظر اثري حماسي است و شايد بتوان آن را بحث‌برانگيزترين رمان تولستوي دانست چراكه پشتوانه‌اش، موضوعات قوي سياسي و مذهبي است. عجب داستاني! تولستوي اين رمان را در سال ????، در روسيه و تحت رهبري تزار نيكولاي دوم و در دوران سركوب شديد مخالفان به نگارش درآورد. داستان در اتاق دادگاه آغاز مي‌شود و ديري نمي‌گذرد كه خواننده به درون روايتي عميق و تكان‌دهنده كشيده شود؛ روايتي از سيستم قضايي ناكارآمد و ناعادل، فقر و ثروت كه هركدام در يك سر اين طيف جا خوش كرده‌اند و مردي كه با خود در نزاع است و از جايگاه خوب اجتماعي‌اش براي بهره‌كشي از ديگران استفاده مي‌كند.

آن مرد، پرنس دميتري نخليودوف نام دارد؛ كسي كه براي قضاوت به دادگاه احضار مي‌شود و درنهايت وحشت متوجه مي‌شود كه يكي از سه نفري كه در دادگاه محاكمه مي‌شوند، كاتيوشا است؛ دختر جوان و زيبايي كه خود او در دوران خدمتش در ارتش فريبش داد، دامنش را لكه‌دار كرد و درنهايت قساوت رهايش كرد. دميتري متوجه مي‌شود كه كاتيوشا در فاحشه‌خانه‌اي كار مي‌كرده و در آنجا به‌قصد دزدي به يك مشتري زهر خورانده است، كه البته هنوز مشخص نيست كه او گناهكار است يا خير.

لئو تولستوي در رمان رستاخيز از انبوه شخصيت‌هاي گوناگون كه هركدام با چيره‌دستي شخصيت‌پردازي شده‌اند، استفاده مي‌كند تا چشم‌اندازي از اوضاع زندگي مردم روسيه در آن زمان به مخاطب خود هديه كند؛ مردمي كه هم رعيت ميانشان هست، هم مجرم، هم اشراف‌زاده و هم سياست‌مداران متمول، هم نگهبانان زندان و هم وكيل.

دميتري با ديدن دختر به خاطراتش در گذشته كشيده مي‌شود و مي‌فهمد كه دختر را حقيقتاً دوست مي‌داشته و حالا با ديدن اوضاع دخترك تا گردن در احساس گناه فرورفته و قصد دارد به هر طريقي كه شده او را در اين پرونده ياري دهد. دميتري متقاعد مي‌شود كه دختر بي‌گناه است و تلاش مي‌كند او را از وضعيت بدي كه در صورت گناهكار شناخته شدن در زندان سيبري انتظارش را مي‌كشد، نجات دهد. او حتي حاضر است زندگي پرزرق‌وبرقش را فدا كند تا براي نجات كاتيوشا در كنارش باشد و حتي از او درخواست ازدواج نيز مي‌كند اما كاتيوشا نمي‌پذيرد. نخليودوف از جايگاه اجتماعي‌اش براي پرده‌برداري از فساد و دورويي طبقه‌ي اشراف استفاده مي‌كند و بناي نا عدالتي را به لرزه درمي‌آورد.

سفر روان‌شناختي دميتري در رمان رستاخيز تا حد زيادي برجسته است؛ خواننده با پيش رفتن داستان شاهد است كه ديميتري از مردي پوچ و راحت‌طلب به انساني داراي عزم پولادين و احساسات لطيف و انسان‌دوست تبديل مي‌شود. ديميتري همچنان كه به ملاقات كاتيوشا، كه در زندان منتظر است تا ببيند سرنوشت برايش چگونه رقم مي‌خورد، مي‌رود داستان ديگر زندانيان را نيز مي‌شنود كه در هيچ‌كدام از عدالت خبري نيست. دميتري نه‌تنها به كمك كاتيوشا، كه به كمك آن‌ها نيز برمي‌خيزد. شرايط براي كاتيوشا نيز به همين منوال است؛ او ديگر به نا عدالتي كه در حقش روا شده اهميتي نمي‌دهد و دميتري را وسيله‌اي براي كمك به ديگران قرار مي‌دهد. زندان او را تغيير داده و دميتري هم به‌وضوح مي‌داند كه دختري كه هم‌اكنون روبه روي او است ديگر به كسي كه پيش‌ازاين مي‌شناخت شباهتي ندارد.

تولستوي داستان‌گوي قهاري است كه واقعيت خشن را با گرماي محبت و عشق تركيب مي‌كند. دو چيزي كه سبب مي‌شود رمان رستاخيز تولستوي اين‌چنين بي‌نقص باشد يكي شخصيت‌پردازي‌هاي بي‌بديل اوست و ديگري نثر روان و سيال اثر؛ باوجوداين دو ويژگي خيلي سخت مي‌شود كتاب را زمين گذاشت.

رمان رستاخيز آن سرعت آثار هيجاني را ندارد اما به‌هيچ‌وجه نمي‌توان گفت كه فضاي آرامي دارد؛ تنها چيزي كه مي‌توان درباره‌ي اين اثر گفت اين است كه همه‌چيزش به‌اندازه است و در كل بدون شك يكي از شاهكارهاي ادبيات روسيه است.

رمان رستاخيز

رمان رستاخيز، اثر رمان‌نويس نامي روس، لئو تولستوي است كه در سال ???? به چاپ رسيد. رستاخيز را آخرين اثر داستاني بلند تولستوي مي‌دانند. تولستوي در اين رمان به شرح داستان نجيب‌زاده‌اي مي‌پردازد كه سعي دارد رنج و مشقتي را كه سال‌ها قبل بر دخترك رعيتي وارد آورده كه سبب شده تا كار دخترك درنهايت به زندان سيبري بكشد جبران كند. نگاه تولستوي به رستگاري و رسيدن به آن از طريق عشق و بخشش، و محكوم دانستن خشونت در اين رمان بر ديگر موضوعات قالب است.  رستاخيز داستاني روان‌شناختي است كه با زبان خودماني از احساس گناه، خشم و بخشش سخن مي‌گويد و درعين‌حال به بيان اوضاع اجتماعي مردم روسيه در اواخر قرن نوزدهم ميلادي نيز مي‌پردازد؛ رمان رستاخيز آيينه‌ي خشم تولستوي نسبت به نا عدالتي‌هاي دنيايي كه در آن مي‌زيست نيز هست.

«هر انسان و موجود زنده‌ي ديگري اين حق را دارد كه مزه‌ي شادي را در جواني بچشد.»

اين اثر تولستوي نصف رمان جنگ و صلح و دوسوم رمان آناكارنينا حجم دارد؛ از هر نظر اثري حماسي است و شايد بتوان آن را بحث‌برانگيزترين رمان تولستوي دانست چراكه پشتوانه‌اش، موضوعات قوي سياسي و مذهبي است. عجب داستاني! تولستوي اين رمان را در سال ????، در روسيه و تحت رهبري تزار نيكولاي دوم و در دوران سركوب شديد مخالفان به نگارش درآورد. داستان در اتاق دادگاه آغاز مي‌شود و ديري نمي‌گذرد كه خواننده به درون روايتي عميق و تكان‌دهنده كشيده شود؛ روايتي از سيستم قضايي ناكارآمد و ناعادل، فقر و ثروت كه هركدام در يك سر اين طيف جا خوش كرده‌اند و مردي كه با خود در نزاع است و از جايگاه خوب اجتماعي‌اش براي بهره‌كشي از ديگران استفاده مي‌كند.

آن مرد، پرنس دميتري نخليودوف نام دارد؛ كسي كه براي قضاوت به دادگاه احضار مي‌شود و درنهايت وحشت متوجه مي‌شود كه يكي از سه نفري كه در دادگاه محاكمه مي‌شوند، كاتيوشا است؛ دختر جوان و زيبايي كه خود او در دوران خدمتش در ارتش فريبش داد، دامنش را لكه‌دار كرد و درنهايت قساوت رهايش كرد. دميتري متوجه مي‌شود كه كاتيوشا در فاحشه‌خانه‌اي كار مي‌كرده و در آنجا به‌قصد دزدي به يك مشتري زهر خورانده است، كه البته هنوز مشخص نيست كه او گناهكار است يا خير.

لئو تولستوي در رمان رستاخيز از انبوه شخصيت‌هاي گوناگون كه هركدام با چيره‌دستي شخصيت‌پردازي شده‌اند، استفاده مي‌كند تا چشم‌اندازي از اوضاع زندگي مردم روسيه در آن زمان به مخاطب خود هديه كند؛ مردمي كه هم رعيت ميانشان هست، هم مجرم، هم اشراف‌زاده و هم سياست‌مداران متمول، هم نگهبانان زندان و هم وكيل.

دميتري با ديدن دختر به خاطراتش در گذشته كشيده مي‌شود و مي‌فهمد كه دختر را حقيقتاً دوست مي‌داشته و حالا با ديدن اوضاع دخترك تا گردن در احساس گناه فرورفته و قصد دارد به هر طريقي كه شده او را در اين پرونده ياري دهد. دميتري متقاعد مي‌شود كه دختر بي‌گناه است و تلاش مي‌كند او را از وضعيت بدي كه در صورت گناهكار شناخته شدن در زندان سيبري انتظارش را مي‌كشد، نجات دهد. او حتي حاضر است زندگي پرزرق‌وبرقش را فدا كند تا براي نجات كاتيوشا در كنارش باشد و حتي از او درخواست ازدواج نيز مي‌كند اما كاتيوشا نمي‌پذيرد. نخليودوف از جايگاه اجتماعي‌اش براي پرده‌برداري از فساد و دورويي طبقه‌ي اشراف استفاده مي‌كند و بناي نا عدالتي را به لرزه درمي‌آورد.

سفر روان‌شناختي دميتري در رمان رستاخيز تا حد زيادي برجسته است؛ خواننده با پيش رفتن داستان شاهد است كه ديميتري از مردي پوچ و راحت‌طلب به انساني داراي عزم پولادين و احساسات لطيف و انسان‌دوست تبديل مي‌شود. ديميتري همچنان كه به ملاقات كاتيوشا، كه در زندان منتظر است تا ببيند سرنوشت برايش چگونه رقم مي‌خورد، مي‌رود داستان ديگر زندانيان را نيز مي‌شنود كه در هيچ‌كدام از عدالت خبري نيست. دميتري نه‌تنها به كمك كاتيوشا، كه به كمك آن‌ها نيز برمي‌خيزد. شرايط براي كاتيوشا نيز به همين منوال است؛ او ديگر به نا عدالتي كه در حقش روا شده اهميتي نمي‌دهد و دميتري را وسيله‌اي براي كمك به ديگران قرار مي‌دهد. زندان او را تغيير داده و دميتري هم به‌وضوح مي‌داند كه دختري كه هم‌اكنون روبه روي او است ديگر به كسي كه پيش‌ازاين مي‌شناخت شباهتي ندارد.

تولستوي داستان‌گوي قهاري است كه واقعيت خشن را با گرماي محبت و عشق تركيب مي‌كند. دو چيزي كه سبب مي‌شود رمان رستاخيز تولستوي اين‌چنين بي‌نقص باشد يكي شخصيت‌پردازي‌هاي بي‌بديل اوست و ديگري نثر روان و سيال اثر؛ باوجوداين دو ويژگي خيلي سخت مي‌شود كتاب را زمين گذاشت.

رمان رستاخيز آن سرعت آثار هيجاني را ندارد اما به‌هيچ‌وجه نمي‌توان گفت كه فضاي آرامي دارد؛ تنها چيزي كه مي‌توان درباره‌ي اين اثر گفت اين است كه همه‌چيزش به‌اندازه است و در كل بدون شك يكي از شاهكارهاي ادبيات روسيه است.

بررسي مباني نظري رابطه هوش معنوي با دلبستگي و شادكامي افراد معتاد و غير معتاد

ذانلود مباني نظري بررسي رابطه هوش معنوي با دلبستگي و شادكامي افراد معتاد و غير معتاد داراي 122 صفحه و با فرمت word ، قابل ويرايش و آماده براي پرينت مي باشد